سمفونی زندگی

سمفونی زندگی

گاه نوشته های من از "سمفونی زندگی"
سمفونی زندگی

سمفونی زندگی

گاه نوشته های من از "سمفونی زندگی"

اشیا: زهرا پلاستیکی!

با بچه های فامیل (که البته همه بچه های بالای سی سال هستند) دور هم جمع شده بودیم و داشتیم طبق معمول بازی می کردیم! این بار اسم فامیل! با این ویژگی که میشه خلاقیت داشت و قرار نیست مثل اسم فامیل دوران کودکی ساده باشه!

بازی از "ز" بود که برادرم سعید اشیا را نوشته بود "زهرا پلاستیکی"

حالا اصرار هم داشت که این اشیاست و باید 10 نمره را هم بگیره! کلی خندیدیم و اون هم به زور و به رو نمره کاملو گرفت ! اسم فامیل پرخاطره ای شد برامون و واقعااا خوش گذشت!

چند وقت بعد در کلاسی بودم که مدرس کلاس بسیار مصنوعی و مقلد بود! انگار که خودش نیست و داره یکی دیگه رو بازی می کنه. اونجا بود که فهمیدم که "زهرا پلاستیکی" واقعیت داره و برادرم حق داشت اصرار کنه که امتیاز بگیره. بعد از اون بارها و بارها زهرا پلاستیکی هارو شناختم: مثلا یه بار وارد داروخانه ای شدم که هم صندوق دار، هم خانم دکتر داروساز و هم دو تا از خانم های در پی دارو عین هم بودند: مدل ابرو، گونه، بینی، مژه های مصنوعی و ... انگار "چندقلوی همسان" هستند! بعد با خودم گفت نه عزیزم! اینا قل نیستند، اینا همون "زهرا پلاستیکی" هستند دیگه!

اصلا الان جامعه داره میره به سمت تولید "زهرا پلاستیکی"! عنصر "فکر" حسااابی کمیاب شده! خب عزیزدلم اگر من هم رنگ سالو بپوشم، مدل ابرومو مطابق با مد کنم، برم حتما فلان رشته تحصیلی رو بخونم، گوشی سیب دار! بگیرم دستم، مبل های تاج دار و بزرگ برای خونه 60 متریم بخرم، که یعنی جان ندارم و بدرد کاربرد در اشیای اسم و فامیل می خورم!

به نظرم باید یک چالش راه بندازیم به اسم "پس گرفتن گوهر فکر دزدیده شده" و به زور پس بگیریمش از سوداگران اقتصادی! پس گرفتنش هم کار سختی نیست: برای شروع میشه سعی کنیم برای انجام هرکار و رفتاری اول بگیم:

چرااااااااا؟؟؟؟

همون حرفی که وقتی بچه بودیم خیلی می گفتیم!

(یه راهنمایی: جواب "چون همه اینکارو می کنند" و " چون مده"  جزء گزینه های درست نیست)

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.